غفلت در حفظ کار اعتقادی و تبدیل آن به نتیجه انتخابی/  بازسازی عکس شهدا و یا تحریف واقعیت و توهم‌زایی توسط هوش مصنوعی

بسم الله الرحمن الرحیم

فَرِحينَ بِما آتاهُمُ اللَّهُ مِن فَضلِهِ وَيَستَبشِرونَ بِالَّذينَ لَم يَلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم أَلّا خَوفٌ عَلَيهِم وَلا هُم يَحزَنونَ.

آنها بخاطر نعمت های فراوانی که خداوند از فضل خود به ایشان بخشیده است، خوشحالند؛ و بخاطر کسانی که هنوز به آنها ملحق نشده‌اند [= مجاهدان و شهیدان آینده]، خوشوقتند؛ (زیرا مقامات برجسته آنها را در آن جهان می‌بینند؛ و می‌دانند) که نه ترسی بر آنهاست، و نه غمی خواهند داشت.  سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۷۰

سایت رهبر معظم انقلاب متناسب با این آیه، بخشی از سخنان ایشان را آورده است:

آنچه ما به خانواده‌های عزیز میتوانیم عرض کنیم -چه پدرها و مادرها، چه همسران و چه فرزندان- این است که خریدار این جنس شما خدا بود. همسر یکی از این شهیدان، جمله‌ای گفته بودند که برای من نقل کردند و نوشتند. من دیدم جمله‌ی بسیار مفید و پُرمغز و پُرمعنایی است. این خانم میگوید که من خیال میکردم یک جواهر قیمتی را توانستم به دست بیاورم، بعد که رفت و شهید شد، فهمیدم که این جواهر یک مشتری بالاتر از من داشته و او خدای بزرگ است. این را یکی از همین خانمها درباره‌ی شوهرشان که جوانی است و به شهادت میرسد، نوشته‌اند. این واقعیّتی است؛ این حرف، یک کتابْ معنا و مضمون دارد که مشتری این جواهرات قیمتی، این فرزندان عزیز شما، خدای بزرگ است. «إِنَّ اللهَ اشتَرىٰ مِنَ المُؤمِنینَ أَنفُسَهُم وَ أَموالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ»؛(۳) خدا مشتری است، مشتری این جنس باعظمت. البتّه برای پدرها و مادرها و همسرها و فرزندها و برادران و خواهران، این مصائب خیلی سخت است؛ شکّی نیست لکن این تسلّا را بر دلهای خودشان بدهند که خدای متعال این جنس قیمتی را از آنها پذیرفت و آنها به شهادت رسیدند.*۱۳۹۷/۱۲/۲۲

چندی است که عده‌ای از خادمان شهدا در حال کار بر روی عکس شهدا هستند تا آنها را در وضعیت و کیفیت بالاتر و بهتری قرار دهند اما متاسفانه در یک مسیر انحرافی قرار گرفته و با ابرازهایی که از روش هوش مصنوعی تبعیت می‌کنند مبادرت به تحریف عکس اصلی نموده و با انواع کارهای انتخابی و سلیقه‌ای تغییراتی در اصل عکس ایجاد می نمایند و به اصطلاح آن را متحرک می کنند.

این مسئله انسان را یاد کارهای رمال‌ها و دعانویسانی می‌اندازد که با انواع ترفندها و خواب کردن دیگران و با استفاده از عمل خلسه و هیپنوتیزم و… مشغول فریب دیگران می‌باشند.

یادم هست در سال 1397 یک موضوعی مطرح شد به نام نامزدی با شهدا، که متاسفانه عده‌ای از خواهران بسیجی هم آن را مطرح کرده بودند که خانم دکتر مینو اصلانی رئیس بسیج جامعه  زنان در آن زمان، به شدت این موضوع را رد کرده و گفتند چنین اقداماتی نوعی توهم است و در مسیر عقلانیت نیست و مطرح کنندگان آن را عده‌ای روانپریش دانسته و تصریح کردند: معتقدم این موضوع یک موضوع ارزشی و پیروی از شهید نیست و ممکن است، این افراد دچار یک سری اختلالات در اعتقادات و باورهای غلطشان باشند و تاکید می‌کنم این موضوع با عقلانیت همخوانی ندارد.

اینکه این عده افرادی هستند که واقعا می خواهند در راه ترویج دفاع مقدس و شهدا زحمت بکشند شکی نیست حتی اکثر این افراد قابل احترام خود از خانواده معزز شهدا هستند اما  به دلیل اینکه از این روش باطل و غیر منطقی استفاده کرده و عکس شهدا را متحرک می کنند، می بایست به درستی مسیر آنان شک کرد.

متاسفانه این عزیزان نه تنها نصیحت‌پذیر نیستند بلکه با دلیل‌های غیر منطقی در صدد توجیه کار خودشان نیز می باشند و در یک فرایند غفلت انگیز، عنوان می کنند که خانواده شهدا خوشحال نیز می‌شوند. در حالی که نویسنده مطلب ، این را توهینی نسبت به خانواده معزز شهدا نیز می‌داند و معتقد است حتی چنانچه چند خانواده شهید هم که شاید نخواستند به اینها چیزی بگویند و یا شاید خودشان به عواقب اینکار واقف نباشند، دلیل بر تعمیم دادن این عمل بی معنی و انتخابی که اصل احترام به شهدا را نشانه گرفته است  به همه خانواده‌های شهدا نیست.

نتیجه اینکه بیاییم اعتقادی عمل کنیم و نه انتخابی. در نظر داشته باشیم که حرمت شهدا بازیچه دست ما نیست که ما عکس آنها را متحرک گردانیم.

بیاییم تمرکز بر شهدا را با متحرک کردن عکس آنان بر هم نزنیم و برای خودمان توهم دیدار با شهدا را فراهم نکنیم. باور کنیم که این کار شهدا را از وادی روح نگهبان و پاسدار ما خارج می کند و با خطاب به خودم می گویم که اصلا لیاقت ندارم که شهدا به من لبخند بزنند و یا برایم دست تکان بدهند که اگر لایق بودم آنها مرا با خود برده بودند و نمی ماندم تا شاهد تحریف رفتاری شهدا از معنوی به مادی و از حقیقت به توهم باشم.

متاسفانه این عزیزان چنان غرق در این رفتار غیر منطقی خود شده اند که در مواقع خاص این عکس ها در جلوی چشم نویسنده قرار داده و بر گرفته از یک روحیه نیش و طعنه‌ای و اعمال قدرت، طی یک اقدام هماهنگ، دیگری در پاسخ به عکس می نویسد چقدر خانواده شهید خوشحال شده است!!!؟؟؟

آیا خانواده شهدا نگران شهادت فرزندشان هستند که حالا ما قداست آنها را به حدی پایین بیاوریم که بخواهیم با عکس رقصانی فرزندشان به آنها دلداری بدهیم ؟ آیا آنها همه عمر و عزت فرزند خود را که همنشین خدا شده است و امید دارند که در قیامت مورد شفاعت فرزند دلبندشان قرار گیرند را با تغییر ابزاری تصویر او عوض کرده‌اند؟ آیا خانواده شهید ….

آیا؟  آیا؟  آیا؟

چرا حواسمان نیست که شهدا را نباید بازیچه خودمان قرار بدهیم؟

کمی دقت کنیم که ما همانیم که شهدا باذن‌الله، به یاد ما هستند و خداوند متعال در قرآن از زبان شهدا آیه‌ای را که در اول مطلب آوردم فرموده است: شهدا بشارت می‌دهند که ما به آنان ملحق می‌شویم.

یک سئوال و تحلیل ساده خدمت این عزیزان مطرح می‌کنم:

آیا شهدا در این دنیا زنده شده‌اند؟ یا اینکه زنده‌سازی بر حسب احضار روح صورت گرفته است؟ آیا در صور دمیده شده است و شهدا حاضر شده و ما موفق به روئیت آنان شده‌ایم که برای دست ما تکان می دهند، سرود می‌خوانند، راه می‌روند،  اگر اینچنین است، بفرمایید بنده هم که به دنبال آنان هستم، متوقف شوم و به دنبال کار خودم بروم ولی اگر شبیه‌سازی صورت گرفته و قداست و اعتبار عکس ثابت یک شهید از بین رفته است، پس هم ظلم بر شهید شده است و هم ظلم بر شهید دوستان اعتقادی و نه انتخابی.

چقدر خوب است خودمان شکل شهدا بشویم و نه اینکه شهدا را به شکل خودمان در بیاوریم.

دلم گرفته شهیدان مرا مرا ببرید / مرا ز غربت این خاک تا خدا ببرید

مرا که خسته‌ترینم کسی نمی‌خواهد / کرم نموده دلم را مگر شما ببرید

والسلام

آن موقع که هوش مصنوعی وجود نداشت و برای خروجی گرفتن از یک طرح، ساعت‌ها کار با فتوشاپ نیاز بود:

و…